زمان جنگ ايران و عراق كه اينترنت و ماهواره نبود، راديوي موج كوتاه تنها رسانهي تقريبا فراگير براي كسب خبر بود. گاهي گردونهي تنظيم فركانس را كه ميچرخاندي، صداي زني را ميشنيدي كه دارد پشت سر هم اعداد يا حروفي را ميخواند.
مثل اين:
يك بار در خاموشيهاي آن موقع و از سر تفنن شروع كردم به نوشتن كدهايي كه از يكي از اين ايستگاهها پخش ميشد. اما نتوانستم آنها را رمزگشايي كنم.
امروز تصادفي به مقالهاي در ويكي برخوردم دربارهي اين ايستگاهها. همين شد كه ياد آن روزها افتادم. چند نكتهي خلاصه شده از آن مقاله برايتان مينويسم:
- ايستگاههاي كدخوان از جنگ جهاني اول و تقريبا همزمان با فراگير شدن راديو وجود داشتهاند. هرچند از سال 90 ميلادي افزايش چشمگيري داشتهاند.
- حدس غالب آن است كه از اين ايستگاهها براي دادن پيغام به جاسوسها استفاده ميشود.
- در انگلستان گوش دادن به ايستگاههاي كدخوان طبق قانون تلگراف بيسيم غير مجاز است، جز براي جاسوسها.
- يكي از معروفترين اين ايستگاهها به نام Lincolnshire Poacher متعلق به سرويس اطلاعاتي انگلستان (MI6) است. علاقهمندان راديو آماتور محل آن را در جزيرهي قبرس رديابي كردهاند. جدول زمان پخش و فركانسهاي آن را اينجا ميتوانيد ببينيد.
- بيشتر ايستگاههاي كدخوان بدون مزاحمت كشورهاي طرف، فعاليت ميكنند. گويي توافق دوطرفهي نانوشتهاي وجود دارد كه طرفين روي مخابرات هم نويز پخش نكنند.
به نظر ميرسد از نظر سازمانهاي اطلاعاتي، امواج موج كوتاه هنوز مطمئنترين راه مخابرهي پيام است.
۲ نظر:
پيكولو، پيكولوي بزرگ، سلام
از غيبتي هفت ساله بازگشتم و هفت پست شما را يكجا خواندم و ديدم. و نخسوزن آن تكهي به آهستگي و چيز نخ سوزن را پسنديدم
سلام.اين چرخ خياطی نميذاره که بفکر جاسوس و جاسوسی باشم.
وقتی کوجک بودم خيلی دلم ميخواست جاسوس بشم.بنظرم خيلی با هيجان بايد باشد و خطرناک.اين دومی باعث شد که آن فکر را رها کنم.zita
ارسال یک نظر