۱۳۸۵/۰۹/۲۲

بيا بياندرز

فكر مي‌كردم چرا ما همه بوعلي سينا و فارابي و دانشمندان ايراني ديگر را مي‌شناسيم و شايد چند قصه از زندگي‌شان مي‌دانيم اما كمتر چيزي از آثارشان خوانده‌ايم. شروع كردم به گشتن. چيز بدردبخوري در اينترنت نديدم. اما كلي در كتابخانه‌هاي الكترونيكي فارسي پرسه زدم. هميشه پرسه زدن در كتابخانه را دوست دارم. دنياي آشناي من است.
رسيدم به يك قفسه كوچك. اينجا در كتابخانه داتيس. پندهاي يك پدر به پسرش را برداشتم و خواندم. ساده و صميمي. بي‌قضاوت درباره درستي و نادرستي‌شان از خواندنش خوشم آمد. شما هم اگر نخوانده‌ايد بخوانيد. خيلي مفصل نيست. چند تا از اندرزهايش را محض نمك‌پاشي مي‌گذارم:
- دست كم سالي يك بار طلوع آفتاب را تماشا كن.
- در حمام آواز بخوان.
- آنچه را بچه‌ها به حراج گذاشته‌اند بخر.
- زياد عكس بگير.
- داخل پاركومتر خالي يك غريبه پول بريز.
- روزي هشت ليوان آب بنوش.
- قاطع باش. حتي اگر گاهي اشتباهي كني.
- پزشكي به سن و سال خودت انتخاب كن تا هردو با هم پير شويد.
...
اما بوعلي، دلم مي‌خواهد يك وقتي قسمت‌هايي از قانون او را با زباني ساده بازنويسي كنم. او يكي از دوست داشتني‌ترين و انسان‌گراترين دانشمندان همه دوران‌هاست كه متاسفانه در كشور خودش ناشناخته‌تر است.

هیچ نظری موجود نیست: