۱۳۸۵/۰۹/۱۰

بزرگداشت هنر آشپزي (يادداشت‌هاي گرسنگي)

چرا انسان در بعضي فنون دانش تحليلي را بكار مي‌گيرد و در بعضي نه؟ مثلا معماري و ساختمان از اول تمدن با انسان بوده است و به سرعت از دانش براي توسعه خود استفاده كرده است اما پزشكي از چيزي در مايه‌ي خرافات شروع شد و تنها در همين چند دهه اخير نگاه سيستماتيكي به موضوع خود پيدا كرده است.
اين روزها مطلب جالبي در چارديواري منتشر مي‌شود با عنوان "خودکاوی بی‌تعارف" با امضاي ماني ب كه با شوخ‌طبعي پنبه‌ي شكم‌پرستي ملت ايران را مي‌زند. مطلب خواندني است و ظريفانه و مي‌توان اغراق‌هايش را بيشتر به حساب كمدي گذاشت تا درجازدن ايرانيان در مرحله دهاني.
خوب، اين دو بند چه ربطي دارد؟ مي‌گويم. به نظر من آشپزي از آن فرايند‌هايي است كه از فناوري تاثير كمي گرفته است. البته صنايع غذايي به فراوري غذا كمك زيادي كرده و جاهايي هم به سلامت آن ضرر زده، ولي اگر به منو غذاهايي كه مثلا ظرف يك سال گذشته خورده‌ايد نگاه كنيد، تقريبا همه آنها محصول يك تمدن كهنه هستند و تركيب‌شان هم طي سال‌ها تغيير چنداني نكرده‌است. اين طور است كه اگر ايران، چين، هند و يونان را قديمي‌ترين تمدن‌هاي باقي‌مانده بدانيم، خوش‌تركيب‌ترين و حتي خوشمزه‌ترين غذاها هم مال اين‌هاست. شناخت، انتخاب و تركيب سبزيجاتي كه قورمه سبزي را مي‌سازند حاصل نبوغ كندي است كه طي سال‌ها بدست آمده است.
دير نيست كه فناوري با شناخت تحليلي بويايي و چشايي انسان، بوها و مزه‌هاي اساسي و تركيب مواد غذايي بتواند دستور غذاهاي جديد و خوشمزه‌ را ابداع كند.

هیچ نظری موجود نیست: