در گوگل دنبال بيتي ميگشتم كه با عشق شروع ميشد. باور ميكني كه عشق در ليست كلمات ممنوع است؟ ميگويد: مشترك گرامي ...
ازين بالا اينطور به نظر مياد
ولش ميكنم. سالهاي دههي شصت زيرزمين ميدان آزادي ... نمايشي برپا بود به اسم "آزادي". با گيتاري كه آهنگ لنگي از آمريكاي لاتين را مينواخت، همسراها شعر ميخواندند. حالا كه كمي دلم گرفته، حافظهام به تيزي يك زنداني انفرادي ميشود و بيرونش مياندازم:
من شعرم، تو آوازي ... مرا، ترانه كن
من خوابم، تو رؤيايي ... به چشم من بتاب
من رودم، تو دريايي ... مرا روانه كن
من بغض خاموشم، تو فريادي
اي هم آواي من
آ زا دي
۲ نظر:
دی شیخ با کیبور همی گشت در وب، کز دیو و دد ملولم و عشقم آرزوست. گفتند:یافت می نشود عشق در وب، جسته ایم ما،گفت :آنچه می یافت نشود در گوگل، آنم آرزوست
http://edu.tebyan.net/textbooks/index.htm
ارسال یک نظر