۱۳۸۶/۱۲/۱۰

There will be blood

ديشب ديدمش. به نظرم از سه فيلم مطرح ديگر 2007 يعني No country for old men ، Michael Clayton و Atonement سرتر بود.
فيلم قصه‌ي مردي كارآفرين است كه با فريب روستائيان و معامله با كشيش جوان كليسا زمين‌هاي نفت‌خيز را تصاحب مي‌كند. جنبه‌ي جالب فيلم براي من، احساس دوگانه‌اي است كه جامعه معمولا نسبت به چنين آدم‌هايي دارد. آن‌ها را به‌خاطر ثروت و رفاهي كه ايجاد مي‌كنند محترم مي‌شمرد، در عين حال بي‌قيدي آن‌ها را نسبت به هنجارهاي مرسوم برنمي‌تابد. مگر براي ايجاد تغيير راه ديگري هم هست؟

***

راستش از بيان دنيل (Daniel Day-Lewis) خيلي خوشم آمد. بين اين صداهاي شلخته كه انگار مد روز است، يك صداي گرم و تئاتري شنيدني است. خطابه‌اي را كه براي جلب همكاري روستائيان ايراد مي‌كند بشنويد:

صدايش (و تا حدي سيمايش) مرا ياد مونولوگ احمد آقالو در نمايشنامه‌ي ازدواج آقاي مي‌سي‌سي‌پي1 مي‌اندازد. احمد آقالو در آن نمايش نقش كنت بودو فن اوبرلوهه سابرنزي (Graf Bodo von Überlohe-Zabernsee) را بازي مي‌كرد، عاشق آواره‌ي آس و پاسي كه از ميان پرده‌ي بسته بيرون مي‌آمد و فارغ از جريان طبيعي داستان، نويسنده را از خجالت درمي‌آورد.

حيف كه از اين تئاترها هيچ ويديويي در دسترس نيست.

منبع عكس

1. «ازدواج آقاي مي‌سي‌سي‌پي» اثر فردريش دورنمات به كارگرداني حميد سمندريان- 1368

۱۳۸۶/۱۲/۰۵

جستجوي آسان‌تر

براي پيداكردن معني يك كلمه، مشخصات يك فيلم يا آب وهواي يك شهر مي‌توان به سايت مربوط به آن رفت و جستجو كرد.
اما راه سريع‌تر -بخصوص براي كساني كه سرعت اينترنت‌شان پايين است يا عجله دارند- اين است كه مستقيم از نوار جستجوي مرورگر استفاده كرد.
اين نوار در قسمت بالا-راست صفحه‌ي مرورگر قرار دارد و شبيه عكس زير است.
  
searchbar
اين‌طوري لازم نيست هر بار براي باز شدن صفحه‌ي جستجوگر صبر كنيم. موتورهاي جستجو را همان طور كه در شكل بالا مشخص است مي‌توان به دلخواه انتخاب كرد.

حالا بگذاريد چندتا از اين جستجوگرها را كه معمولا استفاده مي‌كنم معرفي كنم شايد به دردتان خورد، گو اينكه بيشترشان از كفر ابليس مشهورترند. اگر از مرورگر فايرفاكس يا IE7 و بالاتر استفاده مي‌كنيد، با كليك كردن روي عبارت "اضافه كردن به موتورهاي جستجو" مي‌توانيد آن‌ها را به ليست موتورهاي جستجوي مرورگرتان اضافه كنيد.

mibo MiboSearch جستجوگر معناي كلمه در لغت‌نامه‌هاي معين و دهخدا است.

اضافه كردن به موتورهاي جستجو
rira ري‌را براي جستجو در اشعار شاعران قديمي
توجه كنيد كه اين در سايت حروف ي و ك طبق استاندارد مايكروسافت تايپ مي‌شوند.
اضافه كردن به موتورهاي جستجو
wunderground Weather Underground براي پيدا كردن وضع فعلي و پيش بيني آب و هواي يك شهر يا كشور

اضافه كردن به موتورهاي جستجو
imdb IMDB نمايش مشخصات فيلم از روي نام آن

اضافه كردن به موتورهاي جستجو
images_hp موتور جستجوي تصوير گوگل

اضافه كردن به موتورهاي جستجو
Wikipedia-logo جستجو در دانشنامه‌ي ويكي‌پيديا (انگليسي)

اضافه كردن به موتورهاي جستجو
flickr_logo جستجو در عكس‌هاي فليكر بر اساس تگ‌هاي عكس

اضافه كردن به موتورهاي جستجو
youtube_logo پيدا كردن فيلم در سايت اشتراك فيلم يوتيوب

اضافه كردن به موتورهاي جستجو
(يوتيوب فعلا از اينجا دسترس نيست.)

نكته: بسياري از سايت‌ها امكان اضافه شدن به فهرست موتورهاي جستجوي شما را بطور خودكار ارائه مي‌كنند. مثلا اگر به opensubtitles.com برويد و بعد آن فلش كوچك كنار نوار جستجو را كليك كنيد، گزينه‌ي زير را مي‌بينيد:

autosearch

با انتخاب Add "OpenSubtitles.org search، اين موتور به جستجوگرهاي شما اضافه مي‌شود و با آن مي‌توانيد دنبال زيرنويس براي فيلم‌هايتان بگرديد.

۱۳۸۶/۱۱/۲۶

لكنت

از پست‌هاي قبلي معلوم است كه افتاده‌ام روي فيلم ديدن. اولويت را به فيلم‌هايي داده‌ام كه به خاطر شهرت‌شان رغبت نكرده بودم ببينمشان. خوب، اين بيماري قديمي من است.
ديشب راننده تاكسي اسكورسيزي را ديدم. قصه‌ي جواني (رابرت دنيرو) كه بعد از خدمت سربازيش در ويتنام، راننده‌ي تاكسي مي‌شود و يكسره شيفت شب كار مي‌كند. او پس از شكست در عشق خياليش، براي پركردن زندگي دست به خشونت مي‌زند.
فيلم پايان ابلهانه‌اي دارد. اما خوش ساخت است. سكانس گفتگوي دنيروي مستاصل با همكار كهنه‌كارش در يك خيابان پائين، به نظرم جالب بود. متن اصلي را اينجا كپي مي‌كنم (مي‌بخشيد كه ترجمه نمي‌كنم). گفتگو با پرسش دنيرو شروع مي‌شود.

-Can I talk to you for a second?
+Yeah

-I know you and I ain't talked too much, you know. But ... you've been around, so....
+Sure, that's why they call me the Wizard.

- I got... It's just that I got a.... I got a....
+Things got you down?

- Yeah, happens to the best of them. Yeah, they got me real down...real down. I just want to go out... and you know, really ... really ... really do something.
+Taxi life, you mean?

snapshot20080215173139

- Yeah ...No, it's.... I don't know... I just want to go out.... I really ... I really want to.... I got some bad ideas in my head ... I just ...
+ Look at it this way ... A man takes a job, and that job...you know, that becomes what he is. You know, like....you do a thing, and that's what you are. I've been a cabbie for 17 years. Ten years at night. And I still don't own my own cab. You know why? Because I don't want to. That must be what I want. To be on the night shift, driving somebody else's cab. You understand?
You get a job, you become the job. I mean ... One guy lives in Brooklyn, one guy lives in Sutton Place. You get a lawyer,  another guy's a doctor. Another guy dies, another guy gets well... you know ... and people are born. I envy you, your youth.
Go out and get laid. Get drunk ... you know ... Do anything. You got no choice, anyway. I mean, we're all f*cked. More or less ... you know ...

snapshot20080215173023

-I don't know. That's about the dumbest thing I ever heard of.
+It's not Bertrand Russell, but what do you want? I'm a cabbie ... you know .. I don't even know what the f*ck you're talking about.

- I don't know... maybe I don't know either.
+ Don't worry so much. Relax, killer, you're gonna be all right. I know. I've seen a lot of people...
...and I know.

- Okay. Thanks, man. Yes, you know...
+ You're all right... you're all right.

۱۳۸۶/۱۱/۱۶

كلمات همريشه‌ي فارسي و انگليسي

توي اتيمولوژي آنلاين پرسه مي‌زدم، به لغاتي برخوردم كه ريشه‌ي فارسي  ريشه‌ي مشترك با كلمات فارسي داشت. چندتايشان را برايتان مينويسم، شايد جالب باشد.

كَنَب، كنف

cannabis

قندي candy
برنج bronze
گرم warm
موش mouse
راست  right
سه‌تار guitar
موميايي mummy
زرگون zircon
كوشك kiosk
ليمو lemon
پسته pistachio
تندر thunder
پرديس paradise
در door
پدر father
برادر brother
مادر mother
يشپ، يشم jasper
ديو Zeus
مجوس، مگوش magic
پاجامه

pajamas

اسفناج spinach
مرده mortal
نارنگ، نارنج orange
شكر

sugar

بازار bazaar

پ‌ن: بازار را به ليست اضافه كردم. ممنون از زيتاي عزيز بابت يادآوري.

پ ن 2: دوستان كلمات ديگري مثل jungle ،darvish، ghoul و saffron را اضافه كرده‌اند.
توضيح: اين كه ريشه‌ي اين كلمه‌ها فارسي است يا نه، و اين‌كه از كجاي دنيا به كجا رفته را نمي‌دانم. زبان‌شناس‌ها هم با اطمينان نمي‌توانند محل تولد يك واژه را مشخص كنند. تنها مي‌شود گفت اين جفت كلمه‌ها احتمالا ريشه‌ي مشترك دارند.

۱۳۸۶/۱۱/۱۴

محرمانه-مستقيم


ارتغبفاطم بفا وابفقتغعيتغ بفنچه كجحدابفقل رسيدنچه . نچهيكجح نچه م.

***

چاي را ريختم روي كيبورد. نتيجه‌اش را آن بالا مي‌بينيد. داشتم اين را مي‌نوشتم:

ارتباطم با واقعيت تقريبا قطع شده. هيچ محركي به من انگيزه‌ي پاسخ نمي‌دهد. نه زنگ تلفن، نه صداي تخليه‌ي تيرآهن همسايه‌ي روبرو، نه صداي تلويزيون كه چار قدم آن‌ورتر روشن است، نه ايميل‌ها و اسمس‌ها ... باورم نمي‌شود 24 ساعت سيگار نكشيده‌ام. اما انگار پارسال بوده. همين كه الان روشن است گويا هيچ وقت تمام نخواهد شد. زمان با ملايمت ايستاده است. خيلي وقت بود تب نداشته بودم. حالم عالي است. همه‌ي تنم با درد پيام مي‌دهد كه فقط به من توجه كن.

چه خوب است اگر مرگ هم اين‌طوري باشد.