۱۳۸۶/۰۳/۳۰

كيمياي كودكي

نه مرا سوز سينه بود
نه دلم جاي كينه بود

امروز كه صداي كيميا را شنيدم، باز به سراغ اين دو سه خط پيش‌نويس آمدم. يادم آمد:

نيمه‌شب يك ساعت دست نيافتني بود. اولين بار كه به نيمه شب رسيدم، تا صبح خوابم نبرد. بچه‌هاي نيمه‌شب. اين مبارزه با خواب تا امروز بيماري من است.

يك دختر موطلايي 5-6 ساله. من هفت ساله بودم. دچار شدم و ماندگار شد. در يك بشكه‌ي 220 ليتري بازي مي‌كرديم. آشپزخانه و نشيمن و بازار و اتاق خواب همانجا بود. يك مدل كوچك از زندگي كه دو سه روز نپائيد.

رؤياهايم غوطه‌وري در آبي زلال و خنك بود، يا پرواز در آبي آسمان.

بعداز ظهرها همه مي‌خوابيدند. من مي‌زدم بيرون و در كوچه‌هاي خلوت و گرم تابستان شهر پرسه مي‌زدم. شهر مال من بود. خزه‌ي روئيده در سايه‌ي ديوار بلند خشتي، دقيقه‌هاي طولاني يك اكتشاف شوق‌انگيز بود.

توي حياط مدرسه، نشسته‌ايم پشت به فنس‌‌ها. دخترها يكي يكي مي‌آيند و من براي هركدامشان يك قصه مي‌گويم تا زنگ انشا براي كلاس بخوانند. سر كلاس، منِ نارسيست كيف مي‌كنم كه دارم تكرار مي‌شوم.

خدا نزديك نبود. دور اما در پاره ابري كه به زحمت از آن دهان باز كرده بود و بزرگ‌منشانه سخن مي‌گفت.

راه رفتن در تاريكي مطلق. در كوچه‌هاي بي برق و شب‌هاي بي‌مهتاب. مي‌روم در دل سابات كه بترسم و از قدمي كه پيش مي‌گذارم كيف كنم. و باز بترسم و بترسم.

غمگين مي‌شدم اما رنج نمي‌كشيدم. اين ملكوت من بود.

شادي تو مي‌نوشم، كيمياي جان را

۵ نظر:

Nader گفت...

شیرین زبانی کیمیا روح آدم را شاد می‌کند. این نوشته ولی فضای سنگینی داشت.

ناشناس گفت...

بسم الله الرحمان الرحیم. سلام پی کو لو!
مدتی است مشغول ویرایش یک کتاب هستم. کتاب قبلاً منتشر شده. تا قسمتی از کتاب که دیده ام، جالبترین چیزی که ظاهراً اشتباه است این است:
صفحه ی 19 (عیناً):
شیشه بزرگنمایی آهنربایی (Magnetis Magnifying Glass)
این وسیله کمکی زمینه ای از آهنربا داشته و
روی صفحه کشویی و یا ستون مدرج کولیس نصب
می شود (بر روی ناحیه ای که لازم است اعداد حاصله
نهایی از آن خوانده شود). به کمک این وسیله خطوط
مدرج بسیار کوچک و با فاصله های بسیار نزدیک به
هم بزرگنمایی شده و بیننده به سهولت و دقیق تر دو
خط مقابل به یکدیگر را تشخیص داده و نسبت به
انتخاب آن تصمیم گیری می نماید. این وسیله نیز از
جمله وسایل کمکی (Accessory) در کولیس ها
می باشد.

در کنار متنی که نقل کردم، یک تصویر هم هست.
ظاهراً ترجمه و معادل درست فارسی می شود «ذره بین آهنربائی». نظر شما چیست؟ ظاهراً magnifying glass هیچ معادلی جز «ذره بین» ندارد.
من با جست و جوی magnetic magnifying glass (البته، و نه magnetis) در گوگل، به نتایج به درد بخوری نرسیدم. شما تا به حال «ذره بین مغناطیسی» دیده ای؟ شنیده ای؟ درباره اش اطلاعی داری؟ آیا شما می توانی متن نقل شده را روانتر کنی؟ مثلاً «زمینه ای از آهنربا [مغناطیس؟] دارد» آیا درست است؟ اگر آدرس اینترنتی ای باشد که این مفهوم/وسیله را خوب معرفی کرده باشد، شاید بتوان ترجمه را درستتر و مفهومتر و روانتر از آب درآورد.
***
آیا
کولیس
واژه ای فرانسوی است؟
(وسیله ی اندازه گیری)

ناشناس گفت...

بسم الله الرحمان الرحیم
سلام
!
خیلی ممنون
خیلی متشکر
***
گویا
manet
است که می شود
آهنربا
یا آهنربایی
چرا به
magnetic
گفته ای
آهنربایی؟
چرا نگفتی مغناطیسی؟
***
سیدعباس سیدمحمدی

ناشناس گفت...

بسم الله الرحمان الرحیم
پی کولوی عزیز
سلام
Electromagnet
یعنی
آهنربای الکتریکی
که یک وسیله است
Electromagnetic
یعنی
الکترومغناطیس
که شاخه ای از علم است
و درست است که ریشه ی
Magnetic
می شود
Magnet
ولی
Magnet
آهنربا است
و
Magnetic
مغناطیسی
گمان کنم
مغناطیس
مفهومی گسترده تر از آهنربا است
البته مقداری از آنچه عرض کردم مربوط به اصطلاحات فیزیک و علم است و اگر در فارسی ی علمی از ابتدا همه جا در برابر
Magnetic
گفته بودند آهنربائی
شاید این حرفها مطرح نمی شد
***
واکنش مهدی ی گلشنی نسبت به نوشته ی هفت هشت صفحه ای ی من به ایشان راجع به مسائل حاشیه ای کتاب تحلیلی از دیدگاههای فلسفی فیزیکدانان معاصر


وزارت علوم تحقیقات و فنّاوری
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

باسمه تعالی
جناب آقای سیدعباس سیدمحمدی
با سلام، وصول نامۀ مورخ 8/8/85 جنابعالی را اعلام می دارد.
متأسفانه این نامه موقعی به دست این جانب رسید که ویرایش جدید کتاب
(با اضافات) زیر چاپ رفته بود. ضمن تشکر از توجه دقیق جنابعالی
به کتاب "تحلیلی از دیدگاههای فلسفی فیزیکدانان معاصر" نسخه ای از چاپ
جدید را، به پاس زحمات جنابعالی، به شما اهداء می کنم، و البته در چاپ
بعد، ملاحظات جنابعالی را بررسی خواهم کرد و در صورت لزوم اعمال خواهم نمود.
با آرزوی توفیقات بیشتر برای جنابعالی
دکتر مهدی گلشنی
12/3/86

ناشناس گفت...

Oi, achei teu blog pelo google tá bem interessante gostei desse post. Quando der dá uma passada pelo meu blog, é sobre camisetas personalizadas, mostra passo a passo como criar uma camiseta personalizada bem maneira. Até mais.