۱۳۸۶/۰۴/۲۸

قباني و ماجده

 

و متن ترانه‌ي "كلمات" كه ماجده الرومي خواننده‌ي لبناني در سال 1991 خوانده و شعرش از نزار قباني شاعر زنسراي عرب است:

يسمعني حين يراقصني با من که مي‌رقصد، در گوشم ترانه مي‌خواند
كلمات ليست كالكلمات ترانه‌هايي كه به ترانه نمي‌ماند
يأخذني من تحت ذراعي زیر بازویم را می گیرد،
يزرعني باحدى الغيمات در میان ابرها می نشاندم
والمطر الاسود في عيني و باران سیاه بر چشمانم،
يتساقط زخات زخات رگبار مي‌زند
يحملني معه يحملني با خود می بردم ... می بردم

لمساء وردي الشرفات

به شامگاه گلبوی مهتابی ها

وأنا كالطفلة في يده

و من چون دختربچه ای در دستش

كالريشة تحملها النسمات

چون پری که باد می بردش

يهديني شمسا يهديني صيفا

به من خورشیدی میدهد
و تابستانی

و قطيعة سنونوات

و دسته‌اي پرستو

يخبرني أني تحفته

مي‌گويد من اثر هنري اويم

وأساوي اّلاف النجمات

و با هزاران ستاره برابري مي‌كنم

وبأني كنز و بأني

و اينكه من گنجينه‌اي هستم

أجمل ماشاهد من لوحات

و زيباترين تابلويي كه او ديده

يروي أشياء تدوخني

چيزهايي مي‌گويد كه گيجم مي‌كند

تنسيني المرقص والخطوات

چنان كه مجلس رقص و آهنگ حركت را گم مي‌كنم

كلمات تقلب تاريخي

ترانه‌اي كه تاريخم را زير و رو مي‌كند

تجعلني امرأة في لحظات

و تنها براي چند لحظه مرا زن مي‌سازند
یبنی لی قصراً من وَهم برايم از خيال قصري برپا مي‌كند
لااَسکن فیهِ سِوی لحظات كه در آن جز دمي چند اقامت نمي‌كنم

وأعود ... أعود لطاولتي

برمي‌گردم
برمي‌گردم سر ميز خودم

لاشيء معي الا  ... كلـمات

چيزي با من نيست
جز ترانه

هیچ نظری موجود نیست: